هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش ارضای نیازهای روانی بنیادین در رابطۀ بین انواع وابستگی و سلامت روان بود. ۲۵۱ نفر از دانشجویان دختر و پسر در رشته روان شناسی دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. نمونه گیری به شیوة غیر تصادفی و در دسترس صورت گرفت. برای جمع آوری داده چکیده کامل
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش ارضای نیازهای روانی بنیادین در رابطۀ بین انواع وابستگی و سلامت روان بود. ۲۵۱ نفر از دانشجویان دختر و پسر در رشته روان شناسی دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. نمونه گیری به شیوة غیر تصادفی و در دسترس صورت گرفت. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای وابستگی بین فردی (IDI)، پرسشنامه رضایت از نیازهای روانی بنیادین (BPNS)، پرسشنامه رضایت از زندگی (SWLS)، و پرسشنامه اضطـراب و افسردگی (ADS) استفـاده شد. در تحلیل داده های پژوهش، محاسبة شاخص ها و روش های آماری به دست آمده نشان دادند که نیازهای خودپیروی، میانگین، انحراف معیار، ضرایب همبستگی، و معادلات ساختاری به کار گرفته شدند. نتایج شایستگی، و ارتباط، در رابطة بین انواع وابستگی با رضایت از زندگی، اضطراب، و افسردگی نقش میانجی دارند. رضایتمندی از نیازهای ارتباط و خود پیروی، رابطة بین انواع وابستگی و تمامی متغیرهای سلامت را تعدیل می کند و رضایتمندی از نیازِ شایستگی، رابطة بین انواع وابستگی و تمامی متغیرهای سلامت، به جز رابطة بین وابستگی استثمار پذیر و افسردگی، را تعدیل می کند. این بدان معناست که نیازهای روانشناختی بنیادین نهتنها در بهبود سلامت روان شناختی افراد از اهمیت بسزایی برخوردارند، بلکه با هدف قرار دادن اين متغیرهای ميانجي، می توان نشانه های اختلالات را در افراد كاهش داد؛ زيرا اين كار از تغيير دادن كيفيت وابستگی، مقدورتر و دست یافتنی تر است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان تاب آوری تحصیلی و مشارکت تحصیلی با نقش میانجی گرانه خودتنظیمی هیجانی است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی ـ همبستگی است. شرکت کنندگان 220 نفر از دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در رشتۀ ریاضی یا تجربی، در پایه های یازدهم و دوازدهم شهر ته چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان تاب آوری تحصیلی و مشارکت تحصیلی با نقش میانجی گرانه خودتنظیمی هیجانی است. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی ـ همبستگی است. شرکت کنندگان 220 نفر از دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در رشتۀ ریاضی یا تجربی، در پایه های یازدهم و دوازدهم شهر تهران در سال تحصیلی 1398- 1397 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات، از مقیاس های مشارکت تحصیلی ریو و تسنگ (AES)، تاب آوری تحصیلی ساموئلز (ARI)، و خودتنظیمی هیجانی گراس و جان (ERQ) استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر نشان داد که رابطۀ معناداری (01/0P≤) بین تابآوری تحصیلی با مشارکت تحصیلی، تاب آوری تحصیلی با خودتنظیمی هیجانی، و همچنین مشارکت تحصیلی با خودتنظیمی هیجانی وجود دارد. همچنین تابآوری تحصیلی (001/0P≤) و خود تنظیمی هیجانی (01/0P≤)، توانایی پیش بینی متغیر مشارکت تحصیلی را دارند. بدین روی می توان نتیجه گرفت که با افزایش تاب آوری تحصیلی با میانجی گری خود تنظیمی هیجانی، مشارکت تحصیلی نیز افزایش می یابد.
پرونده مقاله
اضطراب امتحان یکی از رایج ترین مشکلات است که فراگیران در دوران تحصیل خود با آن روبرو هستند و بر عملکرد تحصیلی آنها اثرگذار است. در طی دهه های گذشته روش های درمانی مختلف و متنوعی برای کاهش اضطراب امتحان توسط پژوهشگران مورد استفاده قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر انجام فرا چکیده کامل
اضطراب امتحان یکی از رایج ترین مشکلات است که فراگیران در دوران تحصیل خود با آن روبرو هستند و بر عملکرد تحصیلی آنها اثرگذار است. در طی دهه های گذشته روش های درمانی مختلف و متنوعی برای کاهش اضطراب امتحان توسط پژوهشگران مورد استفاده قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر انجام فراتحلیل اثربخشی مداخله های درمانی بر کاهش اضطراب امتحان بود. روش پژوهش حاضر فراتحلیل بود جامعه آماری شامل پژوهش های در دسترس مرتبط با اضطراب امتحان بین سال های 1389 تا 1398 بود که در ایران انجام گرفته و گزارش آنها منتشر شده اند. با توجه به ملاک های تعریف شده ورود و خروج برای پژوهش های اولیه، از 75 پژوهش 100 اندازه اثر به دست آمد که پس از تحلیل حساسیت 49 اندازه اثر باقی ماند. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل بود. یافته های کمّی پژوهش های انتخاب شده با نرمافزار CMA ویرایش 2، تحلیل شد. نتایج نشان دادند به طور کلی مداخله های درمانی بر کاهش اضطراب امتحان تأثیر معناداری داشته است (93/1-=ES). اندازة اثر برای مداخله های رفتاری (858/1-=ES)، شناختی (86/1-=ES)، فراشناختی (784/1-=ES)، و شناختی ـ رفتاری (985/1-=ES) به دست آمد. همچنین مداخله های درمانی بر کاهش اضطراب امتحان در دختران (952/1-=ES) و دانشجویان (096/2-=ES) اثربخشتر بوده است. با توجه به اثربخشی مداخلههای درمانی بر کاهش اضطراب امتحان؛ مداخله شناختی ـ رفتاری نسبت به مداخله های دیگر کارآمدتر شناخته شد. همچنین مداخله ها بر دانشجویان تأثیر چشم گیری داشته است. این نتایج می تواند راهنمای پژوهشگران و درمانگران در حوزه اضطراب امتحان باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف تعيين اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و اسنادهای ارتباطی زنان متقاضی طلاق انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. جامعة آماری پژوهش کلیه زنان متقاضی طلاق شهر بهبهان در سال 1398 هستند. حجم نمونه پژوه چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف تعيين اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت بر تحمل پریشانی و اسنادهای ارتباطی زنان متقاضی طلاق انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل است. جامعة آماری پژوهش کلیه زنان متقاضی طلاق شهر بهبهان در سال 1398 هستند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) است که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. افراد گروه آزمایش، مداخلة آموزشی را طی دو ماه در 8 جلسة 90 دقیقه ای دریافت کردند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش مشتمل اند بر مقیاس های تحمل پریشانی (DTS) و اسنادهای ارتباطی (RAM). داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان می دهند که بین گروههای آزمایش و کنترل از نظر تحمل پریشانی و اسنادهای ارتباطی تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، درمان مبتنی بر شفقت باعث افزایش تحمل پریشانی و بهبود اسنادهای ارتباطی در این زنان می شود (001/0>P). منطبق با یافته های پژوهش حاضر، میتوان درمان مبتنی بر شفقت را به منزلة روشی کارا در جهت افزایش تحمل پریشانی و بهبود اِسنادهای ارتباطی زنان متقاضی طلاق در نظر گرفت.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامۀ تنظیم هیجان به روش طرحواره رمانیِ هیجانی بر تابآوری پریشانی و توانمندی در مادرانِ کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه گواه است. جامعة آماري اين پژوهش مشتمل بر همۀ مادران چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامۀ تنظیم هیجان به روش طرحواره رمانیِ هیجانی بر تابآوری پریشانی و توانمندی در مادرانِ کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه گواه است. جامعة آماري اين پژوهش مشتمل بر همۀ مادران کودکان دچار اختلال درخودماندگی در شهر اصفهان بود. نمونه از 40 نفر تشکیل شد که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهطور تصادفی، در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین گردیدند. متغیر مستقل، مداخلة تنظیم هیجان به روش طرحواره درمانی هیجانیِ لیهی است که در 8 جلسه، بر گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش عبارتند از مقیاس توانمندی خانواده (FES) و مقیاس تابآوری پریشانی (DTS). برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان می دهند که مداخلة تنظیم هیجانِ گروهی به روش طرحواره درمانیِ هیجانی در مادرانِ دارای فرزند دچار اختلال درخودماندگی، باعث افزایش توانمندی و تابآوری پریشانی میشود (01/0P<).
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم اختلال پرخوری و نگرانی از تصویر بدنی در مبتلایان به اختلال پرخوری است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بود بر کلیه مراجعانی ک چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر علائم اختلال پرخوری و نگرانی از تصویر بدنی در مبتلایان به اختلال پرخوری است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بود بر کلیه مراجعانی که از ماه آذر لغایت بهمن سال ۱۳۹6 به مراکز کاهش وزن شهر شیراز مراجعه کرده بودند. از بین مراجعانی که در آنها تشخیص اختلال پرخوری داده شد، با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، ۳۰ نفر انتخاب شدند که به پرسشنامة پرخوری (BES) و پرسشنامة نگرانی از تصویر بدنی (BICI) پاسخ دادند و بهطور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس گروه آزمایش، 8 جلسة 90 دقیقهای تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند و سپس مجدداً از آنها آزمون به عمل آمد. دادهها با استفاده از روش مانووا و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادند که در میزان پرخوری و نگرانی از تصویر بدنی، میان نمره های آنان در پیشآزمون و پسآزمون تفاوت معنادار وجود دارد. این امر بیانگر اثربخش بودن گروهدرمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اختلال پرخوری و نگرانی از تصویر بدن است.
پرونده مقاله